این خونمون بالکن نداره، اولش هیچ مشکلی نداشت ولی حالا که قبل خواب سیگار واجب شدم خیلی بده.
دیشب منتظر موندم تا همه بخوابن ، ساعت دو و نیم بود، بعد رفتم تو اتاقم نشستم رو تخت ، پرده رو زدم کنار و سیگار آروم روشن کردم. کام اول که گرفتم دیدم یه صدایی اومد ، گفتم یکی اومد تو اتاق سیگار گذاشتم بیرون پنجره و تو اتاق نگاه کردم هیچکس نبود. برگشتم دیدم یه پشه نشسته رو سیگار و نیش کوچیکش فرو کرده تو سیگار بعد انگار یه کام عمیق گرفت و دودش داد بیرون رفت، دیشب هم آسمون مهتابی بود و می شد دید پشه رو، همینطور که پک می زدم پشه رو نگاه می کردم، دیدم رفت تا فاصله دو متری از شیشه ، شتاب کافی گرفت و نیش و بال هاش جمع کرد که آسیب نبینن و محکم خودش کوبوند به شیشه پنجره. ترسیدم بازم فکر کردم کسی اومد برگشتم نگاه کردم و دیدم کسی نیست ، اومدم یه کام دیگه بگیرم دیدم پشه نشسته رو سیگار دوباره. این دفعه رفت که خودش بزنه به شیشه که با دست گرفتم و آروم بهش گفتم انقدر خودت اذیت نکن بیا اینجا با هم می کشیم، یکی تو یکی من...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر